قصه اش طولانیست
پنجشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۴۷ ب.ظ
قصه اش طولانیست… اما . . . خدایم میبخشد!!!!
یا ارحم الراحمین....
طبقه بندی موضوعی
-
خدایا...
(۳۱) -
حرفهای خدا...(آیه های نور)
(۷) -
دعا...
(۲۱) -
توبه...
(۱۳) -
حرفهای دلی...
(۳۲) -
حرفهای خوب دیگران ...
(۷) -
دلتنگی ...
(۳۱) -
کاش...
(۲)
کلمات کلیدی
بایگانی
- مهر ۱۳۹۵ (۱)
- اسفند ۱۳۹۴ (۳)
- شهریور ۱۳۹۴ (۳)
- مرداد ۱۳۹۴ (۱)
- تیر ۱۳۹۴ (۶)
- خرداد ۱۳۹۴ (۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۳)
- فروردين ۱۳۹۴ (۲)
- اسفند ۱۳۹۳ (۴)
- بهمن ۱۳۹۳ (۲)
- آذر ۱۳۹۳ (۱۲)
آخرین مطالب
- ۲۶ مهر ۹۵ ، ۲۲:۴۴ دلتنگی
- ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۲ بی خودم ...
- ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۰۱ خدایا...
- ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۵:۵۲ چه سخت است...
- ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۱۰ خــــدایا تسبیح دلـــم پ ا ر ه شده !
- ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۵۰ سقف اجابت را برداریم...
- ۲۶ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۷ قصه اش طولانیست
- ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۰۱ خدا حواسش هست!
- ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۰:۰۰ برای دلم روضه حــــر می خوانم ...
- ۱۶ تیر ۹۴ ، ۱۲:۱۶ اللهم اشف کل مریض...
ای خدای من و سیّد من و مقصود من. بندۀ تو اراده کرده است که در جوار رحمت تو به خواب رود و در سایۀ گنبدهای فضل تو استراحت کند، در حالی که امید مدد به حفظ و حراست تو دارد. ای خدای من از تو رجا دارم به چشمت که نمی خوابد به اینکه چشم مرا از نگریستن به غیر تو حفظ کنی. سپس نور آن را زیاد کنی برای مشاهدۀ آثار تو و نظر کردن به افق ظهورِ تو. توئی که جوهر قدرت نزد ظهورات قدرتت ضعیف است. نیست خدایی جز تو که قوی و غالب و مختار هستی.)