دلتنگی

**********این روزها شش گوشه

میخواهددلم...************

خــــدایا تسبیح دلـــم پ ا ر ه شده !

خــــدایا تسبیح دلـــم پ ا ر ه شده !

رشته ای از عشق میخام دوباره دانه های آن را بهم وصل کنم ...

ازمن دریغ نکن تکه ای از رشته ایمان را....

سقف اجابت را برداریم...

دعاهایمان با سقف گناهانمان برخورد میکند و دلمان را خوش میکنیم که صلاح نبود ...

اللّهُمَ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتِی تَحبِسُ الدُّعاء

قصه اش طولانیست

 قصه اش طولانیست… اما . . . خدایم میبخشد!!!!

یا ارحم الراحمین....

خدا حواسش هست!

أَلَیسَ اللهُ بِکَافٍ عَبدَهُ

همین که خدا حواسش بهم هست برام کافیه!

برای دلم روضه حــــر می خوانم ...

خـــــــــــــدایا

در باقیمانده لحظه های ناب

 برای دلم روضه حــــر می خوانم!!!

تا تو  سرنوشت حـــر را برایم رقم بزنی ...

***********
خـــدایا گـریه و تــوبه از من عاصی !

بخشش و ستاریت  از تو رحمان ...

        أَللَّهُمَّ غَیِّر سُوءَ حَالِنَا بِحُسنِ حَالِکَ      

اللهم اشف کل مریض...

                                         چو شکفد ز لبت غنچه پاک دعا

                                         تو را به فاطمه (س)سوگند

                                          آمین گو برای اجابت این دعا"

                                           اللهم اشف کل مریض...

من عاصی تو رحمان !

مى خوانمت اى خدای من به زبانى که گناه لالش کرده ...(ابوهمزه ثمالی)

من عاصی تو رحمان !

خدایا در این شبها و روزهای ناب خودت رو برای دلم رقم بزن که غیر این باشد باخته ام!

آن‌که به سوی تو کوچ می‌‌کند، راهش چه نزدیک است!

وَ أنَّ الرّاحِلَ إلِیک قَرِیبُ المَسافَة

آن‌که به سوی تو کوچ می‌‌کند، راهش چه نزدیک است!(ابوحمزه ثمالی)

برای به تو رسیدن فقط یک قدم کافیست برداریم آن هم 

 روی خواسته‌های خود پا گذاریم، روی هوای نفس پا گذاریم.

در این هنگام قدم دوّم را در مسیر توحید خواهیم گذاشت.

(به قول قیصر امین پور:همه ی طول سفر یک چمدان بستن بود...)

خدایا مرا چگونه یافته ای که اینگونه دورم میکنی از خودت....؟!

سرور من شاید مرا از درگاهت رانده‏اى،و از خدمتت عز نموده‏اى،

یا مرا دیده‏اى که حقّت را سبک‏ مى‏شمارم پس از پیشگاهت دورم ساختى،

یا شاید مرا روى‏گردان از خود مشاهده کردى،پس مرا مورد خشم قرار دادى

یا شاید مرا در جایگاه دروغگویان یافتى،پس به دورم انداختى،

یا شاید مرا نسبت به نعمتهایت ناسپاس دیدى،پس محرومم نمودى،

یا شاید مرا از همنشینى دانشمندان غایب یافتى،پس خوارم نمودى،

یا شاید مرا در گروه غافلان دیدى،پس از رحمتت‏ ناامیدم کردى،

یا شاید مرا انس یافته با مجالس بیکاره‏ها دیدى.پس مرا به آنان واگذاشتى،

یا  دوست نداشتى دعایم را بشنوى پس دورم نمودى،..

خدایا پرده پوشى تو هم مرا مغرور کرد...

خدایا فضل تو گسترده ‏تر،و بردبارى‏ت‏ بزرگ‏تر از آن است که مرا به کردارم بسنجى،

یا به خطایم بلغزانى،اى آقایم من چیستم،و چه ارزشى دارم،

سرور من مرا به فضلت ببخش،( بخشی از دعای ابوهمزه ثمالی)